ترازو،وسیله ای برای سنجش وزن و نیز تعیین مشخصات اجسام در مواردی که به گونه ای به وزن آنها مرتبط می شود، مانند تعیین وزن مخصوص و تعیین ترکیب وزنی همبسته (آلیاژ)های فلزی . واژه ترازو در فارسی میانه (پهلوی ) به صورت g ¦ zu ¦ tara (مکنزی ، ذیل واژه ) آمده که بازمانده -az- ¦ tara * ایرانی باستان (ریشه az به معنای انتقال دادن ) است (نیبرگ ، ذیل واژه ). رایجترین معادل آن در عربی «میزان » است که عموماً برای نامیدن ترازوهای معمولی به کار می رود، اما نامهای مختلفی برای انواع ترازوها وجود دارد، از جمله قِسطاس ، شاهین (نه در معنای عقربه ترازو)، تَریس ، مِحمَل (ترازوهای ویژه وزن کردن طلا)، حَبّابَه ، قَبّان / قپان * و قَرَسطون * ( د. اسلام ، چاپ دوم ، ج ۷، ص ۱۹۵)
ترازو یکی از قدیمترین ابزارهاست و قدمت ساخت آن ، با استناد به تصاویر بعضی انواع آن در مقبره های فراعنه مصر، به حدود پنج هزار سال پیش از میلاد می رسد ( بریتانیکا ؛ ذیل “balance” ). همچنین در عهد عتیق (مثلاً سفر پیدایش ، ۲۳:۱۶؛ سفر لاویان ، ۱۹:۳۶) اشاره هایی به ترازو وجود دارد. در قرآن نیز به «میزان » (مثلاً الرّحمن : ۷ـ۹) هم به معنای ابزار سنجشِ وزن و هم به مفهوم وسیله برپا داشتن عدل اشاره شده است . در دوره اسلامی ، ترازو علاوه بر وزن کردن اجسام ، کاربردهای دیگری نیز داشته است ، از جمله در اندازه گیری زمان و تنظیم خودکار دستگاههای مکانیکی ( رجوع کنید به ادامه مقاله ؛ ساعت * ). در مفاهیم انتزاعیتر در ریاضیات ، از ترازو برای به دست آوردن نسبتهای مستقیم و معکوس استفاده می شده است (خازنی ، ص ۱۴۱ـ ۱۴۵). ابوریحان بیرونی نیز (ص ۲۵، ۴۸ـ ۴۹) از ترازو برای نشان دادن نسبتهای معکوس و برای توضیح مفاهیمی در جبر و مقابله (در حل معادلات درجه اول ) استفاده کرده است . ساخت ترازو و کار با آن در عالم اسلام در حوزه علم الاوزان و الموازین (یکی از فروع ریاضیات ) بررسی می شد (قطب الدین شیرازی ، بخش ۱، ص ۱۵۴ـ ۱۵۵؛ طاشکوپری زاده ، ج ۱، ص ۳۵۲). گاهی کیمیاگری را نیز علم المیزان ، به معنای علم مقیاسها یا علم اندازه گیریهای دقیق ، می نامیده اند، زیرا در تهیه انواع اکسیرها، انتخاب نسبت درست از اجزای تشکیل دهنده آن موضوع بسیار مهمی بود